معنی فارسی precursory
B2پیش‌ساز به معنای اوایل و نشانه‌های اولیه‌ای است که به وقوع یک اتفاق اشاره می‌کند.
Serving as a precursor; indicative of something that will follow.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A precursor; a sign of the onset of something.
adjective
معنی(adjective):
Being or relating to a precursor; relating to events that will follow.
مثال:
precursory symptoms of a fever
example
معنی(example):
علائم پیش‌ساز بیماری معمولاً خفیف هستند.
مثال:
The precursory symptoms of the disease are often mild.
معنی(example):
تحقیقات نشان داد که یافته‌های پیش‌ساز به مشکلات بزرگتری اشاره می‌کند.
مثال:
Research showed that precursory findings indicated larger issues ahead.
معنی فارسی کلمه precursory
:
پیش‌ساز به معنای اوایل و نشانه‌های اولیه‌ای است که به وقوع یک اتفاق اشاره می‌کند.
