معنی فارسی precutting
B1پیشبریدهکاری، فرآیند بریدن مواد قبل از استفاده است که میتوان به میزان قابل توجهی زمان را صرفهجویی کرد.
The process of cutting materials in advance to facilitate further work.
- verb
verb
معنی(verb):
To cut in advance.
example
معنی(example):
بریدهکاری پارچه، دوخت را بسیار سریعتر کرد.
مثال:
Precutting the fabric made sewing much faster.
معنی(example):
آنها بر روی بریدهکاری تمرکز میکنند تا کارایی در تولید را بهبود ببخشند.
مثال:
They focus on precutting to improve efficiency in production.
معنی فارسی کلمه precutting
:
پیشبریدهکاری، فرآیند بریدن مواد قبل از استفاده است که میتوان به میزان قابل توجهی زمان را صرفهجویی کرد.