معنی فارسی predative
B2به ویژگیهایی اشاره دارد که باعث میشود یک موجود زنده بتواند شکار کند.
Refers to characteristics that enable an organism to hunt.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت پیشدریافتی برخی از گونهها آنها را شکارچیان مؤثری میسازد.
مثال:
The predative nature of certain species makes them effective hunters.
معنی(example):
رفتارهای پیشدریافتی در بسیاری از حیوانات مشاهده میشود.
مثال:
Predative behaviors are observed in many animals.
معنی فارسی کلمه predative
:
به ویژگیهایی اشاره دارد که باعث میشود یک موجود زنده بتواند شکار کند.