معنی فارسی predeceiving
B1پیشفریب دادن عمل فریب دادن افراد قبل از اینکه حقیقت مشخص شود.
The act of deceiving someone before the relevant truth comes to light.
- VERB
example
معنی(example):
او در مذاکرات در فریب دادن دیگران مهارت داشت.
مثال:
He was skilled at predeceiving others in negotiations.
معنی(example):
پیشفریب دادن میتواند اعتماد در روابط را پیچیده کند.
مثال:
Predeceiving can complicate trust in relationships.
معنی فارسی کلمه predeceiving
:
پیشفریب دادن عمل فریب دادن افراد قبل از اینکه حقیقت مشخص شود.