معنی فارسی predecided
B1پیش تعیین شده، به چیزی اشاره دارد که قبلاً مشخص و انتخاب شده است و دیگر نیازی به تصمیم گیری ندارد.
Determined or established in advance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having decided or been decided in advance.
مثال:
a predecided voter
example
معنی(example):
این رویداد توسط کمیته ماه گذشته پیش تعیین شده بود.
مثال:
The event was predecided by the committee last month.
معنی(example):
او برنامه های تعطیلات خود را قبل از بحث در مورد آنها پیش تعیین کرده بود.
مثال:
She predecided her vacation plans before discussing them.
معنی فارسی کلمه predecided
:
پیش تعیین شده، به چیزی اشاره دارد که قبلاً مشخص و انتخاب شده است و دیگر نیازی به تصمیم گیری ندارد.