معنی فارسی predestinated
C1پیش تعیین شده، به وضعیتی اشاره میکند که قبلاً توسط نیروهای الهی یا طبیعی مشخص شده است.
Determined in advance by divine will or fate.
- verb
verb
معنی(verb):
To predestine.
example
معنی(example):
او معتقد بود که برای یک هدف بالاتر پیش تعیین شده است.
مثال:
He believed he was predestinated for a higher purpose.
معنی(example):
رویدادهای پیش تعیین شده دقیقاً همانطور که پیشبینی شده بود، به وقوع پیوستند.
مثال:
The predestinated events unfolded exactly as foretold.
معنی فارسی کلمه predestinated
:
پیش تعیین شده، به وضعیتی اشاره میکند که قبلاً توسط نیروهای الهی یا طبیعی مشخص شده است.