معنی فارسی predicably
B1به صورت قابل پیشبینی، به معنای اینکه نتیجه یا واکنش قابل انتظار است.
In a manner that is predictable or expected.
- ADVERB
example
معنی(example):
نتایج پس از کمبود تلاش قابل پیشبینی ناامیدکننده بود.
مثال:
The results were predicably disappointing after the lack of effort.
معنی(example):
او به خبرها بهطور قابل پیشبینی واکنش نشان داد و هیچ نشانهای از شگفتی نشان نداد.
مثال:
She reacted predicably to the news, showing no surprise.
معنی فارسی کلمه predicably
:
به صورت قابل پیشبینی، به معنای اینکه نتیجه یا واکنش قابل انتظار است.