معنی فارسی predictively
B1به طور پیشبینی، به معنای تحلیل یا بررسی چیزی بر اساس اطلاعات موجود برای پیشبینی آینده.
In a manner that involves predicting or forecasting potential outcomes.
- ADVERB
example
معنی(example):
نرمافزار میتواند به صورت پیشبینی تحلیل روندهای داده را انجام دهد.
مثال:
The software can predictively analyze data trends.
معنی(example):
او به صورت پیشبینی درباره موفقیت آینده پروژه صحبت کرد.
مثال:
She spoke predictively about the project's future success.
معنی فارسی کلمه predictively
:
به طور پیشبینی، به معنای تحلیل یا بررسی چیزی بر اساس اطلاعات موجود برای پیشبینی آینده.