معنی فارسی predisaster
B1مدیریت و اقداماتی که قبل از وقوع یک فاجعه برای کاهش تأثیرات آن انجام میشود.
Actions taken before a disaster to reduce risk and impact.
- OTHER
example
معنی(example):
تیم بر برنامهریزی پیش از فاجعه متمرکز شد تا تأثیر را به حداقل برساند.
مثال:
The team focused on predisaster planning to minimize impact.
معنی(example):
سرمایهگذاری در زیرساختها برای مدیریت پیش از فاجعه ضروری است.
مثال:
Investing in infrastructure is essential for predisaster management.
معنی فارسی کلمه predisaster
:
مدیریت و اقداماتی که قبل از وقوع یک فاجعه برای کاهش تأثیرات آن انجام میشود.