معنی فارسی prediscriminator
B1عنصری که بر اساس آن قضاوت یا انتخابها قبل از بررسی دقیق مشخص میشوند.
An entity or factor that leads to biased distinctions or decisions.
- NOUN
example
معنی(example):
یک تبعیض قائل کننده معمولاً منجر به نتایج متمایل است.
مثال:
A prediscriminator often results in biased outcomes.
معنی(example):
درک تبعیض قائلکنندهها برای منصفانه بودن ارزیابیها ضروری است.
مثال:
Understanding prediscriminators is essential for fairness in assessments.
معنی فارسی کلمه prediscriminator
:
عنصری که بر اساس آن قضاوت یا انتخابها قبل از بررسی دقیق مشخص میشوند.