معنی فارسی predisperse

B1

پیش پخش کردن، به فرایند تقسیم کردن موارد به بخش‌های کوچکتر قبل از استفاده اشاره دارد.

To disperse something in advance.

example
معنی(example):

قبل از مخلوط کردن، باید مؤلفه‌ها را پیش پخش کنید.

مثال:

You should predisperse the components before mixing them.

معنی(example):

پودر را پیش پخش کنید تا از گلوله شدن جلوگیری کنید.

مثال:

Predisperse the powder to prevent clumping.

معنی فارسی کلمه predisperse

: معنی predisperse به فارسی

پیش پخش کردن، به فرایند تقسیم کردن موارد به بخش‌های کوچکتر قبل از استفاده اشاره دارد.