معنی فارسی predrainage
B1کشاورزی، شامل برنامهریزی برای آبکشی قبل از آغاز کار.
Planning for drainage ahead of time, especially related to construction or agriculture.
- NOUN
example
معنی(example):
برنامه پیشکالکش برای پروژه ساخت و ساز ضروری بود.
مثال:
The predrainage plan was essential for the construction project.
معنی(example):
مهندس دادههای پیشکالکش را ارائه داد تا جریان کار به درستی انجام شود.
مثال:
The engineer presented the predrainage data to ensure proper workflow.
معنی فارسی کلمه predrainage
:
کشاورزی، شامل برنامهریزی برای آبکشی قبل از آغاز کار.