معنی فارسی predried
B1اعلام میکند که برخی از مواد قبل از استفاده بهصورت کامل یا جزئی خشک شدهاند.
Describes materials that have been dried beforehand, often to preserve them for later use.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اعشاب پیشخشک شده برای بستهبندی و فروش آماده بودند.
مثال:
The predried herbs were ready to be packaged and sold.
معنی(example):
او برای سوپش مقداری سبزیجات پیشخشک شده خرید.
مثال:
He bought some predried vegetables for his soup.
معنی فارسی کلمه predried
:
اعلام میکند که برخی از مواد قبل از استفاده بهصورت کامل یا جزئی خشک شدهاند.