معنی فارسی predrove

B1

رانندگی در مسیری قبل از رویداد یا سفر اصلی برای بررسی شرایط جاده و ایمنی.

Driving along a route before the main event or trip to check road conditions and safety.

example
معنی(example):

تیم مسیر را پیش‌رانندگی کرد تا اطمینان حاصل کند که برای مسافران ایمن است.

مثال:

The team predrove the route to ensure it was safe for travelers.

معنی(example):

آنها قبل از سفر پیاده‌روی، مسیر را پیش‌رانندگی کردند.

مثال:

They predrove the trail before the hiking trip.

معنی فارسی کلمه predrove

: معنی predrove به فارسی

رانندگی در مسیری قبل از رویداد یا سفر اصلی برای بررسی شرایط جاده و ایمنی.