معنی فارسی predwell
B1پیشزندگی، سکونت یا زندگی کردن در جایی قبل از زمان خاصی یا قبل از وقوع رویداد.
To dwell or reside in a place prior to a specific time or event.
- OTHER
example
معنی(example):
بسیاری از حیوانات در زمستان در جنگل زندگی میکنند.
مثال:
Many animals predwell in the forest during the winter.
معنی(example):
مفهوم پیشزندگی در درک رفتارهای حیوانات مهم است.
مثال:
The concept of predwell is important in understanding animal behaviors.
معنی فارسی کلمه predwell
:
پیشزندگی، سکونت یا زندگی کردن در جایی قبل از زمان خاصی یا قبل از وقوع رویداد.