معنی فارسی preed
B1عمل آماده سازی یا تهیه چیزی قبل از زمان مورد نیاز را پیشاعداد کردن میگویند.
To prepare or make arrangements in advance.
- VERB
example
معنی(example):
پیشاعداد کردن به معنی آمادهسازی چیزی قبل از زمان مشخص است.
مثال:
To preed means to prepare something beforehand.
معنی(example):
او همیشه غذاهایش را برای هفته روزهای یکشنبه آماده میکند.
مثال:
She always preeds her meals for the week on Sundays.
معنی فارسی کلمه preed
:
عمل آماده سازی یا تهیه چیزی قبل از زمان مورد نیاز را پیشاعداد کردن میگویند.