معنی فارسی preeffectively
B1پیشموثرانه، به شیوهای که پیش از وقوع یک رویداد تأثیر مثبتی داشته باشد.
In a manner that is effective in advance of an anticipated outcome.
- ADVERB
example
معنی(example):
او توانست زمان خود را به طور پیشموثر مدیریت کند تا به مهلت برسد.
مثال:
She managed her time preeffectively to meet the deadline.
معنی(example):
آنها پروژه را به طور پیشموثر برنامهریزی کردند تا از تأخیرها جلوگیری کنند.
مثال:
They preeffectively planned the project to avoid delays.
معنی فارسی کلمه preeffectively
:
پیشموثرانه، به شیوهای که پیش از وقوع یک رویداد تأثیر مثبتی داشته باشد.