معنی فارسی preeffort
B1تلاشهای پیشین، زحمتهایی که قبل از یک فعالیت اصلی انجام میشود.
Efforts made beforehand to prepare for an activity.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم قبل از ارائه بزرگ تلاشهای زیادی کرد.
مثال:
The team put in a lot of preeffort before the big presentation.
معنی(example):
تلاشهای پیشین آنها تضمین کرد همه چیز برای رویداد آماده است.
مثال:
Their preeffort ensured everything was ready for the event.
معنی فارسی کلمه preeffort
:
تلاشهای پیشین، زحمتهایی که قبل از یک فعالیت اصلی انجام میشود.