معنی فارسی preeliminating

B1

به معنای اقدام به حذف گزینه‌ها یا انتخاب‌هایی که مورد نیاز نیستند.

The act of removing or excluding options in advance.

example
معنی(example):

حذف اولیه گزینه‌های غیر ضروری می‌تواند زمان ما را صرفه‌جویی کند.

مثال:

Preeliminating unnecessary options can save us time.

معنی(example):

این فرآیند شامل حذف اولیه ایده‌هایی است که در محدوده پروژه نمی‌گنجند.

مثال:

The process involves preeliminating ideas that do not fit the project scope.

معنی فارسی کلمه preeliminating

: معنی preeliminating به فارسی

به معنای اقدام به حذف گزینه‌ها یا انتخاب‌هایی که مورد نیاز نیستند.