معنی فارسی preenaction
B1پیشا عمل، اقدام یا عمل قبل از یک عمل اصلی، بهویژه در زمینههای هنری یا اجرایی.
An action or activity that takes place before a main action, particularly in artistic or performance contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
پرنده برای مرتب نگهداشتن پرهایش اقدام به پیشا عمل میکند.
مثال:
The bird will preenaction its feathers to keep them tidy.
معنی(example):
اقدام پیشا عمل قبل از اجرا برای رقصندگان حیاتی بود.
مثال:
The preenaction before the performance was crucial for the dancers.
معنی فارسی کلمه preenaction
:
پیشا عمل، اقدام یا عمل قبل از یک عمل اصلی، بهویژه در زمینههای هنری یا اجرایی.