معنی فارسی preengaging

B1

عمل یا فرایند پیش‌مشغول کردن، به معنی درگیر کردن افراد قبل از شروع فعالیت‌های اصلی است.

The act of involving people before the main activities begin.

example
معنی(example):

پیش‌مشغول کردن تیم برای موفقیت پروژه حیاتی است.

مثال:

Preengaging the team is crucial for project success.

معنی(example):

فرایند پیش‌مشغول کردن برای برگزاری یک جلسه سازنده ضروری است.

مثال:

The preengaging process is essential for a productive meeting.

معنی فارسی کلمه preengaging

: معنی preengaging به فارسی

عمل یا فرایند پیش‌مشغول کردن، به معنی درگیر کردن افراد قبل از شروع فعالیت‌های اصلی است.