معنی فارسی preenrollment
B1پیشثبتنام، فرایند ثبتنام قبل از دوره ثبتنام رسمی که به برآورد نیازها کمک میکند.
The act of registering early, particularly to gauge interest or resource needs.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشثبتنام به درک اینکه چند منبع نیاز است کمک میکند.
مثال:
Preenrollment helps in understanding how many resources are needed.
معنی(example):
اداره در حال بررسی آمار پیشثبتنام است تا اندازه کلاسها را تنظیم کند.
مثال:
The administration is reviewing preenrollment figures to adjust class sizes.
معنی فارسی کلمه preenrollment
:
پیشثبتنام، فرایند ثبتنام قبل از دوره ثبتنام رسمی که به برآورد نیازها کمک میکند.