معنی فارسی preexaction
B1مربوط به قبل از اخذ هزینه یا مطالبات.
The act of demanding something before it is due.
- NOUN
example
معنی(example):
اخذ هزینههای اولیه موجب سردرگمی کارگران شد.
مثال:
The preexaction of fees caused confusion among the workers.
معنی(example):
فرایندهای اخذ اولیه برای رعایت قوانین بررسی میشوند.
مثال:
Preexaction processes are reviewed for compliance.
معنی فارسی کلمه preexaction
:
مربوط به قبل از اخذ هزینه یا مطالبات.