معنی فارسی preexemption
B1پیشفرضکردن به فرآیند جلوگیری از وقوع یک وضعیت خاص در آینده اشاره دارد.
The act of taking measures to prevent specific situations from arising.
- NOUN
example
معنی(example):
سیاست شامل ترتیباتی برای پیشفرضکردن در صورت وقوع اضطراری است.
مثال:
The policy includes provisions for preexemption in case of emergencies.
معنی(example):
پیشفرضکردن به سازمانها کمک میکند تا بهسرعت به رویدادهای پیشبینینشده واکنش نشان دهند.
مثال:
Preexemption helps organizations react swiftly to unforeseen events.
معنی فارسی کلمه preexemption
:
پیشفرضکردن به فرآیند جلوگیری از وقوع یک وضعیت خاص در آینده اشاره دارد.