معنی فارسی prefabrication

B2

پیش ساختن، فرآیند تولید اجزاء یک سازه قبل از نصب آن در محل نهایی.

The action of assembling components of a structure in advance.

example
معنی(example):

پیش ساختن یک روش محبوب در ساخت و ساز مدرن است.

مثال:

Prefabrication is a popular method in modern construction.

معنی(example):

این تکنیک اجازه کنترل کیفیت بهتر در حین پیش ساختن را می‌دهد.

مثال:

This technique allows for better quality control during prefabrication.

معنی فارسی کلمه prefabrication

: معنی prefabrication به فارسی

پیش ساختن، فرآیند تولید اجزاء یک سازه قبل از نصب آن در محل نهایی.