معنی فارسی prefestival

B1

فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی که قبل از برگزاری جشنواره انجام می‌شود.

Preparations and activities that occur before a festival takes place.

example
معنی(example):

آماده‌سازی‌های پیش جشنواره چند هفته قبل از رویداد در حال انجام بود.

مثال:

The prefestival preparations were underway weeks before the event.

معنی(example):

آنها فعالیت‌های پیش جشنواره‌ای را برنامه‌ریزی کردند تا جامعه را درگیر کنند.

مثال:

They planned prefestival activities to engage the community.

معنی فارسی کلمه prefestival

: معنی prefestival به فارسی

فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی که قبل از برگزاری جشنواره انجام می‌شود.