معنی فارسی prefocus

B1

فوکوس پیشین، تنظیم دوربین روی یک نقطه مشخص برای اطمینان از وضوح تصویر.

To adjust the focus of a camera in advance to ensure clarity in a photograph.

verb
معنی(verb):

To focus in advance

adjective
معنی(adjective):

Describing a lamp whose light source is positioned to be in focus when fitted (especially in a motor car)

example
معنی(example):

شما باید دوربین را قبل از عکاسی به حالت فوکوس پیشین تنظیم کنید.

مثال:

You should prefocus the camera before taking a picture.

معنی(example):

تنظیم فوکوس پیشین می‌تواند به شما کمک کند تا تصاویر واضح‌تری سریع‌تر ثبت کنید.

مثال:

Prefocusing can help to capture sharp images more quickly.

معنی فارسی کلمه prefocus

: معنی prefocus به فارسی

فوکوس پیشین، تنظیم دوربین روی یک نقطه مشخص برای اطمینان از وضوح تصویر.