معنی فارسی preforbidden

B2

پیش ممنوع، اصطلاحی برای اشاره به چیزی که به طور خاص و از پیش برای انجام یا استفاده ممنوع شده است.

Something that has been specifically prohibited beforehand.

example
معنی(example):

دسترسی به این منطقه به دلیل نگرانی‌های ایمنی از پیش ممنوع شده بود.

مثال:

Access to the area was prefobidden due to safety concerns.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، برخی غذاها در تعطیلات از پیش ممنوع هستند.

مثال:

In certain cultures, some foods are prefobidden during holidays.

معنی فارسی کلمه preforbidden

: معنی preforbidden به فارسی

پیش ممنوع، اصطلاحی برای اشاره به چیزی که به طور خاص و از پیش برای انجام یا استفاده ممنوع شده است.