معنی فارسی preformationary
B1پیشساختاری به مراحل یا روشهایی اشاره دارد که برای ایجاد و توسعه ساختارها یا سیستمها مورد استفاده قرار میگیرند.
Describing methods or principles that pertain to the conceptual groundwork necessary for formation or development.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیستمهای آموزشی غالباً به روشهای پیشساختاری برای سازگاری با چالشهای جدید نیاز دارند.
مثال:
Educational systems often need preformationary methods to adapt to new challenges.
معنی(example):
اصول پیشساختاری در توسعه برنامههای جدید حیاتی هستند.
مثال:
Preformationary principles are vital in developing new programs.
معنی فارسی کلمه preformationary
:
پیشساختاری به مراحل یا روشهایی اشاره دارد که برای ایجاد و توسعه ساختارها یا سیستمها مورد استفاده قرار میگیرند.