معنی فارسی pregainer
B1پیشگام، کسی که در یک فعالیت یا زمینه خاص، به ویژه در ابتدا، نقش مهمی ایفا میکند.
A person who leads or pioneers a movement or trend.
- NOUN
example
معنی(example):
او در جامعه هنری یک پیشگام است.
مثال:
She is a pregainer in the artistic community.
معنی(example):
به عنوان یک پیشگام، او همیشه ایده های تازه ای به جلسه می آورد.
مثال:
As a pregainer, he always brings fresh ideas to the table.
معنی فارسی کلمه pregainer
:
پیشگام، کسی که در یک فعالیت یا زمینه خاص، به ویژه در ابتدا، نقش مهمی ایفا میکند.