معنی فارسی pregladness

B1

حالت یا احساس شادمانی، معمولاً در موقعیت‌های خاص یا جشن‌ها.

The state or feeling of joy, especially in relation to specific occasions or celebrations.

example
معنی(example):

شادمانی جشنواره شادی را به جامعه آورد.

مثال:

The pregidance of the festival brought joy to the community.

معنی(example):

شادمانی او زمانی که به دیگران کمک کرد، مشهود بود.

مثال:

Her pregidance was evident when she helped others.

معنی فارسی کلمه pregladness

: معنی pregladness به فارسی

حالت یا احساس شادمانی، معمولاً در موقعیت‌های خاص یا جشن‌ها.