معنی فارسی preharvest

B1

مرحله یا زمان قبل از برداشت محصولات، جایی که آماده‌سازی‌ها انجام می‌شود.

The phase or time before harvesting crops, where preparations are made.

example
معنی(example):

کشاورزان در فصل پیش‌برداشت تجهیزات خود را آماده می‌کنند.

مثال:

Farmers prepare their equipment during the preharvest season.

معنی(example):

آماده‌سازی‌های پیش‌برداشت برای یک برداشت موفقیت‌آمیز حیاتی است.

مثال:

The preharvest preparations are crucial for a successful yield.

معنی فارسی کلمه preharvest

: معنی preharvest به فارسی

مرحله یا زمان قبل از برداشت محصولات، جایی که آماده‌سازی‌ها انجام می‌شود.