معنی فارسی prehesitated

B1

پیشاپیش تردید کردن یعنی قبل از انجام یک عمل یا پاسخ دادن به سوالی مدتی فکر و تردید کردن.

To hesitate beforehand; to have doubts before taking an action.

example
معنی(example):

او قبل از پاسخ دادن به سوال پیشاپیش تردید کرد.

مثال:

She prehesitated before answering the question.

معنی(example):

او معمولاً قبل از اتخاذ تصمیمات مهم پیشاپیش تردید می‌کند.

مثال:

He often prehesitated when making important decisions.

معنی فارسی کلمه prehesitated

: معنی prehesitated به فارسی

پیشاپیش تردید کردن یعنی قبل از انجام یک عمل یا پاسخ دادن به سوالی مدتی فکر و تردید کردن.