معنی فارسی preimagining
B1پیشتخیلی به فرایند تصور کردن یا شکل دادن به ایدهها قبل از وقوع آنها اشاره دارد.
The act of imagining or conceptualizing beforehand.
- VERB
example
معنی(example):
پیشتخیلی سناریوهای مختلف میتواند به تصمیمگیری کمک کند.
مثال:
Preimagining different scenarios can help in decision-making.
معنی(example):
او در حال پیشتخیلی نتایج اقداماتش است.
مثال:
He is preimagining the outcomes of his actions.
معنی فارسی کلمه preimagining
:
پیشتخیلی به فرایند تصور کردن یا شکل دادن به ایدهها قبل از وقوع آنها اشاره دارد.