معنی فارسی preimpressive
B1پیشچشمگیر، توصیفی برای ویژگی یا مهارتی که پیش از قضاوت نهایی بر جلب توجه تأثیر میگذارد.
Describing qualities or features that initially impress before full evaluation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای پیشچشمگیر ساختمان توجه زیادی را جلب کرد.
مثال:
The preimpressive features of the building attracted a lot of attention.
معنی(example):
استعدادهای پیشچشمگیر او را از همتایانش متمایز کرد.
مثال:
Her preimpressive talents set her apart from her peers.
معنی فارسی کلمه preimpressive
:
پیشچشمگیر، توصیفی برای ویژگی یا مهارتی که پیش از قضاوت نهایی بر جلب توجه تأثیر میگذارد.