معنی فارسی preinduced
B1پیشتحریکشده، به حالتی اطلاق میشود که چیزی قبل از وقوع آن تحت تأثیر قرار گرفته است.
Induced or activated in advance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات پیشتحریکشده در سیستم قابل مشاهده بود.
مثال:
The preinduced changes in the system were noticeable.
معنی(example):
او به سرعت اثرات پیشتحریکشده دارو را احساس کرد.
مثال:
She felt the preinduced effects of the medication quickly.
معنی فارسی کلمه preinduced
:
پیشتحریکشده، به حالتی اطلاق میشود که چیزی قبل از وقوع آن تحت تأثیر قرار گرفته است.