معنی فارسی preinstal
B1به دستور العمل یا شرایطی اشاره دارد که باید قبل از نصب یک نرمافزار رعایت شود.
Refers to the instructions or conditions that must be met before installing software.
- OTHER
example
معنی(example):
باید نیازمندیهای پیشنصب را قبل از ادامه بررسی کنیم.
مثال:
We need to check the preinstal requirements before proceeding.
معنی(example):
درک فرایند پیشنصب برای نصب صحیح ضروری است.
مثال:
Understanding the preinstal process is essential for a smooth installation.
معنی فارسی کلمه preinstal
:
به دستور العمل یا شرایطی اشاره دارد که باید قبل از نصب یک نرمافزار رعایت شود.