معنی فارسی prejacent

B2

مجاور به معنای چیزی است که در کنار یا نزدیک به چیزی دیگر قرار دارد.

Situated next to or adjoining something else.

example
معنی(example):

بلوک مجاور در معما بسیار چالش برانگیز بود.

مثال:

The prejacent block in the puzzle was quite challenging.

معنی(example):

شما باید عوامل مجاور را قبل از تصمیم‌گیری تحلیل کنید.

مثال:

You need to analyze the prejacent factors before making a decision.

معنی فارسی کلمه prejacent

: معنی prejacent به فارسی

مجاور به معنای چیزی است که در کنار یا نزدیک به چیزی دیگر قرار دارد.