معنی فارسی prejustified
B1پیشتوجیهشده به معنای داشتن توجیهاتی که قبل از انجام عمل یا تصمیم ارائه شدهاند.
Having justification provided before the action or decision.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هزینهها توسط بخش مالی پیشتوجیه شده بودند.
مثال:
The expenses were prejustified by the finance department.
معنی(example):
این پروژه پیشتوجیه شد و اطمینان حاصل کرد که همه هزینهها از قبل تأیید شدهاند.
مثال:
The project was prejustified, ensuring all expenditures were approved beforehand.
معنی فارسی کلمه prejustified
:
پیشتوجیهشده به معنای داشتن توجیهاتی که قبل از انجام عمل یا تصمیم ارائه شدهاند.