معنی فارسی prelachrymal
B1پیشاشکی، مربوط به غدد یا ساختارهایی که اشک تولید میکنند.
Related to glands or structures that produce tears.
- NOUN
example
معنی(example):
تولید غده پیشاشکی برای مرطوب کردن چشم حیاتی است.
مثال:
The prelachrymal gland production is vital for eye hydration.
معنی(example):
بررسیهای پژوهشگران در مورد سیستم پیشاشکی برای پیشرفت در مراقبت از چشم بود.
مثال:
Researchers studied the prelachrymal system for advancements in eye care.
معنی فارسی کلمه prelachrymal
:
پیشاشکی، مربوط به غدد یا ساختارهایی که اشک تولید میکنند.