معنی فارسی preliterate
B1پیش‌سواد به افرادی اطلاق می‌شود که هنوز مهارت‌های خواندن و نوشتن را یاد نگرفته‌اند.
Refers to individuals or cultures that do not use written language.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A member of such a culture
adjective
معنی(adjective):
(of a culture) that has not yet developed a written language
معنی(adjective):
(of a person) who has not yet learned to read and write
example
معنی(example):
جامعه‌های پیش‌سواد به سنت‌های شفاهی وابسته‌اند.
مثال:
Preliterate societies rely on oral traditions.
معنی(example):
یک کودک پیش‌سواد ممکن است افکار خود را بدون خواندن یا نوشتن به صورت کلامی بیان کند.
مثال:
A preliterate child may express thoughts verbally without reading or writing.
معنی فارسی کلمه preliterate
:
پیش‌سواد به افرادی اطلاق می‌شود که هنوز مهارت‌های خواندن و نوشتن را یاد نگرفته‌اند.
