معنی فارسی prelocating

B1

فرآیند پیش‌محل کردن، اشاره به عمل تعیین مکان یا تجهیزات برای تسهیل یک فرآیند خاص دارد.

The act of setting or determining the location of objects in advance.

example
معنی(example):

پیش‌محل کردن موارد زمان ما را در طول رویداد صرفه‌جویی می‌کند.

مثال:

Prelocating the items will save us time during the event.

معنی(example):

آنها دارایی‌ها را برای مدیریت بهتر پیش‌محل می‌کنند.

مثال:

They are prelocating the assets for better management.

معنی فارسی کلمه prelocating

: معنی prelocating به فارسی

فرآیند پیش‌محل کردن، اشاره به عمل تعیین مکان یا تجهیزات برای تسهیل یک فرآیند خاص دارد.