معنی فارسی preludium

B2

پرلودیوم، یک پیش‌درآمد رسمی که در موسیقی یا ادبیات ساخته می‌شود.

A prelude, especially in music, serving as an introduction.

example
معنی(example):

آهنگساز یک پرلودیوم نوشت تا حال و هوا را ایجاد کند.

مثال:

The composer wrote a preludium to establish the mood.

معنی(example):

یک پرلودیوم معمولاً به تماشاچیان کمک می‌کند تا در اجرا جا بیفتند.

مثال:

A preludium often helps audiences settle into the performance.

معنی فارسی کلمه preludium

: معنی preludium به فارسی

پرلودیوم، یک پیش‌درآمد رسمی که در موسیقی یا ادبیات ساخته می‌شود.