معنی فارسی prelusively

B1

به طور پیش درآمدی، به صورت مختصر و مقدماتی.

In a manner that serves as an introduction or prelude.

example
معنی(example):

او به صورت پیش درآمدی صحبت کرد و به آنچه که قرار است بیفتد اشاره کرد.

مثال:

She spoke prelusively, hinting at what was to come.

معنی(example):

فیلم به صورت پیش درآمدی با صحنه‌ای که حال و هوا را تنظیم کرد، آغاز شد.

مثال:

The movie opened prelusively with a scene that set the mood.

معنی فارسی کلمه prelusively

: معنی prelusively به فارسی

به طور پیش درآمدی، به صورت مختصر و مقدماتی.