معنی فارسی premaking
B1پیشساختن به فرایند آمادهسازی یا برنامهریزی چیزی پیش از انجام نهایی آن اشاره دارد.
The act of preparing or organizing something in advance before the final execution.
- verb
verb
معنی(verb):
To make in advance
example
معنی(example):
پیشساختن ویژگیهای برنامه به ما کمک میکند سریعتر راهاندازی کنیم.
مثال:
Premaking the features of the app will help us launch faster.
معنی(example):
فرایند پیشساخت شامل برنامهریزی و سازماندهی است.
مثال:
The premaking process involves planning and organization.
معنی فارسی کلمه premaking
:
پیشساختن به فرایند آمادهسازی یا برنامهریزی چیزی پیش از انجام نهایی آن اشاره دارد.