معنی فارسی premanhood

B1

پیش‌مردی به پیشبرد چنین ویژگی‌هایی در مردان جوان اطلاق می‌شود.

The state of being a preman, focusing on the development of qualities among young men.

example
معنی(example):

او به پرورش پیش‌مردی مثبت در میان مردان جوان اعتقاد دارد.

مثال:

He believes in fostering a positive premanhood among young men.

معنی(example):

مفهوم پیش‌مردی بر مسئولیت و احترام تأکید می‌کند.

مثال:

The concept of premanhood emphasizes responsibility and respect.

معنی فارسی کلمه premanhood

: معنی premanhood به فارسی

پیش‌مردی به پیشبرد چنین ویژگی‌هایی در مردان جوان اطلاق می‌شود.