معنی فارسی premilitary

B1

مدت یا فعالیت‌هایی که قبل از ورود رسمی به ارتش انجام می‌شود.

Relating to activities that occur before formal military service.

example
معنی(example):

آموزش پیش‌نظامی به آماده‌سازی نیروهای تازه‌وارد کمک کرد.

مثال:

The premilitary training helped prepare the recruits.

معنی(example):

آن‌ها بر عملیات پیش‌نظامی برای بهبود استراتژی تمرکز کردند.

مثال:

They focused on premilitary operations to enhance strategy.

معنی فارسی کلمه premilitary

: معنی premilitary به فارسی

مدت یا فعالیت‌هایی که قبل از ورود رسمی به ارتش انجام می‌شود.