معنی فارسی premonstration

B2

پیش‌نمایش، فرایندی است که در آن وقایع یا شرایط قبل از وقوع به تصویر کشیده می‌شوند.

The act of presenting or outlining events before they actually occur.

example
معنی(example):

پیش‌نمایشِ رویدادها به افزایش تنش‌ها منجر شد.

مثال:

The premonstration of events led to increased tensions.

معنی(example):

در طول پیش‌نمایش، بسیاری از شرکت‌کنندگان نگرانی‌های خود را بیان کردند.

مثال:

During the premonstration, many participants expressed their concerns.

معنی فارسی کلمه premonstration

: معنی premonstration به فارسی

پیش‌نمایش، فرایندی است که در آن وقایع یا شرایط قبل از وقوع به تصویر کشیده می‌شوند.