معنی فارسی premotion
B1پیش حرکت، به احساسات یا حالات ذهنی که پیش از یک واقعه مهم به وجود میآید اشاره دارد.
A term describing feelings or mental states that arise before a significant event occurs.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشحرکت احساسی را قبل از یک رویداد مهم توصیف میکند.
مثال:
Premotion describes the feeling before a significant event.
معنی(example):
او با نزدیک شدن به کنسرت حس پیشحرکتی داشت.
مثال:
She felt a sense of premotion as the concert approached.
معنی فارسی کلمه premotion
:
پیش حرکت، به احساسات یا حالات ذهنی که پیش از یک واقعه مهم به وجود میآید اشاره دارد.