معنی فارسی premune

B1

پیش‌مونی به اشکالی از اقدام یا روش‌هایی اشاره دارد که پیش از وقوع مشکل انجام می‌شود.

Referring to actions taken to prevent issues before they arise.

example
معنی(example):

پزشک یک روش پیش‌مونی برای بهبود سلامتی پیشنهاد داد.

مثال:

The doctor advised a premune procedure for better health.

معنی(example):

آن‌ها یک استراتژی پیش‌مونی علیه بیماری‌ها پیاده‌سازی کردند.

مثال:

They implemented a premune strategy against diseases.

معنی فارسی کلمه premune

: معنی premune به فارسی

پیش‌مونی به اشکالی از اقدام یا روش‌هایی اشاره دارد که پیش از وقوع مشکل انجام می‌شود.